چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی

چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی

چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی

چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی

چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی
چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی
حدیث ورزشی
موضوعات
آرشیو
آمار
نویسندگان
نظرسنجي
جستجو
جدید ترین مطالب
اخبار و اطلاعیه
سایت به زودی فعال خواهد شد


چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی
چه سخته بخوای گریه کنی ولی نشه... اونی که به سفر دور رفت ، به سفر ابدی رفت بدون خدافظی

استادم بودی و خواهی بود     ای کاش بی خدافظی نمیرفتی
درست است خیلی ها تو رو بد نام کردند

ولی

روزی خودم از نام میندازمشون       هر ان کس که به تو بدی کرد
استاد عزیزم ( ا ع ح ) به آرزویت رسیدی

چند سالی بود که میخواستی بی نام باشی بلاخره با بی نامی ولی باشکوه به دیار عاشقان رفتی همانجا که ازش دم میزدی همانجا که میخواستی بری ، با مبارزه هات سعی کردی بری ولی بر عکس شد

هنوز حرفات تو گوشمه

گربه با یک پخ در میره ولی روح ادمی میمیره سعی کن کسیو نترسونی

یا

روحت رو بساز نه جسمتو    روح رو که بسازی           جسم خود به خود ساخته میشه


واقعا حیف که حتی نمیتونم اسمتو ببرم چون خودت خواستی

استاد نتونستم بهت یگم خیلی وقته که  تنهام
اره فسقلی که میگفتی دوسش داری باشگاه رو ول کرد  اهویی که بهش میگفتی اهوی زبل  دوساله تنهام کذاشته کوچولو که خیلی نامردی کرد همونی که بهم گفتی اخر دشمنت میشه اره 6 ماهه دشمنم شده و خیلی های دیگه که نامردی کردن .
کجا بودی خیلی ها بهم نامردی کردن
کجا بودی که شاگردام دشمنم شدن
کجا بودی که شاگردام که همه شون رو دوست داشتی امروز برات صلوات فرستادن

هنوز باورم نمیشه

چه سخته در صلوات اخر سانسم نامه تورو بگم...

احساس میکنم کمرم شکسته

استاد علاجه این درد چیه

تو که همیشه علاجه همه ی درد ها رو بهم میگفتی همه چیزو  ، ولی یه چیزو نگفتی ...

بعد از مرگه تو چه کنم

دلم برا خنده هات ، فریاد هات ، تمرینات سختت و... تنگ شده بود که خبر فوت تو رو بهم دادن ای کاش کنارت بودم

امروز یک حرفت تو گوشم بود : استاد واقعی شاگرداشو با استادش هم عوض نمیکنه


استاده من همیشه نمیزاشت گریه کنم نمیزاشت غم داشته باشم نمیزاشت کسی بهم بدی کنه

امید وارم تو خواب ببینمت

پیمان جان درسته استاد ابو...   درگذشت نمیتونستم پشت تلفن بهت بگم
من نمیتونم بیام برا تشییع تو از طرف من برو ( بهشت را دو نیم کن )

ای کاش یک باره دیگه بهم میگفت

بچه غمت رو نخور    بندازش بیرون یه ادامس موزی بجو

غمه شاگرد رو نخور شاگرد نامرده اگه مرد بود مردونه کار میکرد غم مردا رو بخور نه نامردا

استاد جانم دلم گرفته      بد موقعی تنهام گذاشتی ولی بقول خودت سرنوشت من و تو قبلا نوشته شده من برای تو ام و تو برای من

قول میدم بهت از اون قولای رسولی که روزی نامت رو بر سر در دنیا بنویسم

واقعا به خوانوادت به جای تسلیت تبریک میگم نمیدونم که اونها چه میکشن ولی استاد عاشق رفتن به دیار باقی بود و به آرزوش رسید.
اشکهایم بر روی صورت    ولی کجاست استادی که در غضه هایم اشک هایم را پاک میکرد...

نم نم بارونه   اشکام رو گونه
استادم زیر خاک   من تنها روی خاک

یارالدی استاد لای لای...

ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


تعداد بازديد : 465
چهارشنبه 01 بهمن 1393 ساعت: 22:58
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط پیمان در تاریخ 1393/11/02 و 11:37 دقیقه ارسال شده است

پیمان

سلام استاد

واقعا سخته از دیشب که فهمیدم همش صورتش جلو چشممه ای کاش مثل گذشته دروغ بود. جاتون خالی درسته جمعیت کمی بود حدود 700 نفر ولی جای خیلی ها خالی بود

استاد ارزوش مرگ بود و رسید

رسول جان تو از همه بیشتر بهش نزدیک تر بودی ای کاش تو هم کنارش بود.

بچها دنبالت بودن روم نشد بگم نمیتونی بیای ای کاش بودی واقعا عالی بود.


حالا تنها امید ما به شماست دیگه بزرگمون توئی خواهش میکنم تو ماراو تنها نزار خبر دارم که میخوای کارایی بکنی ولی استاد خواهش میکنم تو دیگه تنهامون نزار باورت نمیشه از زمانی که فهمیدم سرطان تموم شده چقد خوش حال شدم. من از طرف همه ی بچها بی وقفه براتون دعا میکردیم.

یادت نره توی هیئت ازش یاد کنی استاد همیشه دلش میخواست بیاد یه شب تو هیئتتون و همراهتون سینه بزنه و اون شعری که همیشه توست داشت رو بخونی براش مثل اون زمانی که باهم رفتیم زنجان( یا ابالفضل که میگم...) حسین عینی فر زنجانی اینو خوند . یادتون نره.


شیفو استادکریمی

دوستداره شما ----- پیمان -----
پاسخ : سلام پیمان جان

ایکاش میتونستم بیام ولی خواسته خودش بود گفت به شاگردات برس نه استادات .
نظر لطف رو رسوندی ممنونم ازتون همین دعاهای شما کارساز بود باشه عزیزم مطمئن باش نمیزارم اسمش خاکی بشه همیشه اسمشو میارم و حتما یا ابالفضل که میگم رو تو هیئت میخونم .


یاعلی


کد امنیتی رفرش
ما را در فضای مجازی دنبال کنید
زمان برگزاری کلاسها
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان